گزارش زيگ زاگ در مورد همجنس گرايان زن
صفحه 1 از 1
گزارش زيگ زاگ در مورد همجنس گرايان زن
برگفته از مجله زیگ زاگ
يک مساله رياضی حل كرد تا سنش را گفت. از دو شروع كرد. ضرب و تقسيم كرد و جمع زد تا آخر رسید به 23 سال.
"عاشق خانومهای خوشگلم. توی خیابون یا کافه، مدام هیزی میکنم. از دیدن زیبایی زنها سیر نمیشم."
فهیمه
(که به اختصار همه به نام فهیم صدایش می کنند)، سبزه روی و سیاه چشم، با
هر کلمه که می گوید، پیچ و تابی میخورد. چشم خمار میکند و گاهی همراه
دود سیگار، از دور برای دختری در میزهای دیگر کافه، بوسهای میفرستد.
"اولین
بار که عاشق شدم، 16 سالم بود. مهشید، دکترم بود. محو زیباییش شدم. دوست
نداشتم ازش جدا بشم. آخر هم از ترس این که نکنه نصیب کس دیگهای بشه، بهش
پیشنهاد دادم. اون موقع اون 26 سال داشت."
تمایلات همجنس گرایانه عمری به درازای تاریخ بشر دارد
دکتر
علی ناظریآستانه: "گرایشات هم جنسگرایانه از ابتدای خلقت بشر وجود داشته
و اکنون محققان امریکایی در تلاشند اثبات کنند همجنس گرایی ریشه ژنتیکی
دارد. در واقع، ساختار مغز انسان به گونهای است که تمایلات همجنسگرایانه
دارد."
این استاد دانشگاه و روانشناس، معتقد است:" تمایلات
همجنسگرایانه در ناخودآگاه و شخصیت درونی فرد وجود دارد و افکار اجتماعی
و محیط نمیتواند فرد را مجبور به انتخاب کند. تنها میتوان گفت که شرایط
رشد و بزرگ شدن فرد نیز در آن موثر است. تمایلات همجنسگرایانه در همه
افراد وجود دارد و بسیاری آن را تجربه کردهاند. به خصوص در 10 تا 15
سالگی".
فهیم، تابی به گردنش میدهد: "بچه که بودم، دلم می خواست پسر باشم. اما
من فراتر از یک مرد هستم. الان، هم دوست پسر دارم و هم دوست دختر؛ اما
زنها همیشه حس بهتری به من میدن." چشمک و خنده را چاشنی جمله آخرش
میکند، خندهای بلند.
دقیق و جز به جز، معیارهایش در مورد یک زن
زیبا را میگوید. از قد و دور کمر تا آرایش چشم و لب. از حسادتش وقتی
دختری زیبا را میبیند که در کنار یک مرد است. "همیشه وقتی چشمم یکی رو
میگیره، از این که متعلق به یه مرده و من از اون محروم، اعصابم خورد
میشه."
دکتر مهدی صابری، رییس هیات معاینات روانپزشکی پزشکی
قانونی، همجنسگرایی را ناشی از یک نوع اختلال میداند. " اختلال در
آموزشهایی که از طریق خانواده یا اجتماع به فرد منتقل میشود، الگوسازی
غلط دوره کودکی و مشکلات عمیق روانی دوران کودکی از جمله دلایل گرایش به
همجنس است. وی، در پایان عوامل ژنتیکی و بیولوژیک را هم در مواردی موثر
میداند.
دوست پسر فهیم کنارش نشسته و گوش میکند. "حالا که مهشید را اعتراف کردی، مریم، مهتاب و بقیه رو هم تعریف کن."
باهم
تعارف ندارند. یکی از لذتهای زندگی فهیم، تعریف جزییات تمام روابطش برای
دوستان پسرش است. " وقتی از دوست دخترام براشون می گم، حسودیشون می شه. از
حس فوقالعادهای که یک زن به من میده، حسودیشون میشه."بزرگترین
و به قول خودش قشنگترین بخش دنیای دخترانه فهیم، ازدواج و مادر شدن است؛
اما به گونهای متفاوت از دختران دیگر. "بعد از ازدواجم هم دوست دخترم رو
حفظ می کنم. اگر شوهرم آدم روشنفکری باشه، حتماً از احساسم نسبت به زنها
بهش میگم؛ اگر هم حساس بود، نمیگم. ارتباطم رو ادامه میدم. چون
نمیفهمه. خوب من عاشق زنها هستم و رفت و آمد با زنها هم که ایرادی
نداره."
فهیم، وقتی از بقیه دخترها متفاوت میشود که میگوید:" بعد
از ازدواجم از این که شوهرم با دوست دخترم ارتباط داشته باشه، استقبال
میکنم؛ اما اگر بفهمم دوست دخترم با دختر دیگهای ارتباط داره، سرش رو
میبرم."
به گفته دکتر ناظری، "تمایلات همجنسگرایانه در همه افراد
وجود دارد." این نظریهای است که 100 سال پیش فروید ارایه کرد که
مخالفتهای زیادی با آن شد؛ اما ظرف دو دهه اخیر محققان یک بار دیگر
تحقیقات خود را بر روی این موضوع آغاز کردند.
دکتر ناظری:" ظرف دو
دهه اخیر با افزایش تعداد همجنسگرایان که به دنبال برخی جنبشهای اجتماعی
و گاهی سیاسی بود، محققان یک بار دیگر تحقیقات خود را آغاز کردند. اکنون
دیگر هیچ یک از کتابهای روانشناسی از همجنسگرایان با عنوان بیمار نام
نمیبرند. همان طور که تمایلات دگرجنسخواهانه مربوط به ساختار بیولوژی
است، گرایشات همجنسخواهانه نیز مربوط به بیولوژی فرد است و بروز آن بستگی
به ساختار اجتماعی دارد که تا چه حد به فرد اجازه بروز دهد."
تمایلات همجنسگرایانه در محیطهای یک دست و محدود بیشتر بروز میکند
براساس
نظر دکتر صابری، تمایلات همجنسگرایانه در محیطهای یک دست که دارای
محدودیتهای زیادی هستند، بیشتر دیده میشود؛ چرا که راه دیگری برای ارضای
نیازها نیست. "وقتی خونه و دانشگات جایی باشه دور از خانواده، یعنی آزادی؛
اما جرات میخواد توی شهر کوچیک که همه به کار هم کار دارند، دوست پسرت رو
دعوت کنی یا بری پیشش. چند دقیقه بعد، از پلیس گرفته تا حراست دانشگاه همه
خبر شدن."
این تجربه پریسای دانشجو از روزهای اول خودش و چند هم
کلاسیاش است. اتفاقی که موجب شد روش اتاقهای دانشجویی با تختهای دو
نفره را تجربه کنند. "ما از ترس پلیس و حراست همجنسگرا شدیم. تو دانشگاه
کم هم نیستیم؛ اما یکی از دوستام از ترس جهنم. آدم مذهبییه. میگه ارتباط
با نامحرم حرامه. با دخترها رابطه داره."
دکترناظری:" تنها
افرادی را میتوان لزبین دانست که در شرایط آزاد دست به انتخاب میزنند و
نه براساس محدودیتهای اجتماعی. این افراد ممکن با تغییر شرایط به سوی
گرایشات اصلی خود بروند."
سکس کلینیکها؛ همجنسگرایی را تکذیب نکنند
اگر
لزبینها، به دلیل نوع تمایلاتشان و احساس ناراحتی از آن به پزشک مراجعه
کنند، در سکس کلینیکها تحت روان درمانی و رفتار درمانی قرار میگیرند.
سکس
کلینیکها، مکانهایی هستند، که بیماران جنسی یا افرادی که احساس میکنند
در تمایلات جنسی خود دچار مشکل هستند، به آن مراجعه میکنند.
دکتر
ناظری: "گرایشات همجنسگرایانه، انتخاب فرد نیست. به همین دلیل نمیتوان و
نباید انتظار داشت که آن را تغییر دهد؛ البته در جوامعی که امکان بروز آن
وجود نداشته باشد و علاوه بر آن که به فرد "انگ" میزنند و برایش
محدودیتهای اجتماعی و قانونی ایجاد میکنند، فرد دچار مشکل شده و امکان
دارد بخواهد با کمک مشاور یا پزشک به نوعی درمان شود."
دکتر ناظری:
"نمیتوان انتظار درمان یا تغییر گرایش در این افراد را داشت؛ بلکه این
افراد باید نسبت به گرایشاتشان بینش پیدا کنند. ساختار بیولوژیک این افراد
به این شکل است. پس در ابتدا احساس بیمار بودن باید از بین برود. مرحله
بعدی که اجرای آن در ایران با مشکل رو بهرو است، بیرون آمدن از خود یا
(coming out) است. به این افراد گفته میشود که خود و گرایشاتتان را اعلام
کنید؛ حتی در بدترین شرایط. اجازه ندهید تحقیر یا شهروند درجه دو خطاب
شوید. اگر اجازه داده نمیشود که زندگی دلخواهتان را داشته باشید، محیط را
ترک و مهاجرت کنید. در هیچ شرایطی معتقد به تغییر گرایش جنسی نیستیم؛ چرا
که این افراد بیمار نیستند."
این روانشناس، از شیوع افسردگی در این
افراد میگوید:" انتخاب زندگی پنهان به دلیل محدودیتها، عدم مقبولیت
اجتماعی، نداشتن امتیازها و آزدیهای اجتماعی از جمله دلایلی است که موجب
شده این افراد بیش از بقیه در معرض افسردگی قرار بگیرند. البته در جوامع
غربی نیز در بین این افراد افسردگی وجود دارد؛ چرا که علیرغم این که برخی
امتیازهای قانونی را گرفتهاند، هنوز در بین برخی از گروههای اجتماعی
مقبولیت ندارند."
رابطه جنسی با همجنس، نقطه مشترک دنیای لزبینها
اصلیترین
مسالهای که دنیای لزبینها را تشکیل میدهد، تفاوت نوع ارتباطات جنسی
آنها است. ارتباطاتی که، به نظر نگین، در آن خشونت مردانه جایی ندارد و پر
از احساسات مشترک زنانه است. هر چند که معمولا یکی از دو طرف مردانهتر
رفتار میکند.
نگین، 28 ساله دو بار ازدواج کرده؛ اما به قول خودش
"هیچ مردی قدر چشمهای آبیاش را ندانسته؛ غیر از پارتنرش مهتاب؛ البته به
قول خودش او هم کم از شوهرانش و ارتباط با آنها بیزار نبوده و اکنون به
خود واقعیاش رسیده است."
نگین، جدایی از شوهرانش و شناخت گرایشات
همجنسگرایانهاش را یکی از نقاط روشن زندگیاش می داند. زندگی که اکنون
تنها شامل خودش و دوست دخترش است. "دیگه از پسرها خوشم نمییاد و پارتنرم
فقط باید با خودم رابطه داشته باشه."
اما خیلی از لزبینها دوست
پسر دارند. چون معتقدند اگر محدود به زن باشند، در واقع خود را سرکوب می
کنند. برخی از پسرها هم دنیای این افراد را جالب و جذاب میدانند و آنان
را بیپروا تر از بقیه دختران میدانند.
در مقابل، سعید معتقد است که این ارتباطها، ساختاری را که طبیعت برای دو
جنس در نظر گرفته، دچار اختلال میکند و در بسیاری موارد ادا و اصول
روشنفکری یا آزادی است.
به نظر نگین، دنیای لزبینها به مراتب از
دختران دیگر زیباتر و منطقیتر است؛ چرا که حس زیبایی شناختی بیشتری
دارند. به همین دلیل هم هست که به زنان گرایش بیشتری دارند. ترسی هم از
بیان احساسشان ندارند. "لزبینها از بقیه خوشبینترند. چون اصل آفرینش،
یعنی لذت از زیبایی رو درک کردن."
دختر چشم آبی، باز هم
میگوید:"دخترها خیلی حساس و احساساتی هستند. وقتی هم رابطههاشون با هم
بیشتر میشه، وابستگیشون به هم خیلی بیشتر از وابستگی به یه پسره و جدایی
براشون خیلی سختتره."
نگین، دختر قدبلندی را نشان میدهد که یک
دستش سیگار است و با دست دیگرش موهای مش شده دختری را مرتب میکند. پوستی
تیره دارد با چشمهایی کاملا هیز. هر پک سیگاری که میزند، دودش را فوت
میکند در صورت دختر مو بور.
"داره بهش پیشنهاد می ده. این یه روشه. واقعاً هم طرف خیلی خوشگله. " این آخرین حرف نگین بود که با حسرت گفت.
دنیای همه همجنسگراها یک جور نیست و گاهی تغییر میکند.
"تا 17 سالگی مدرسه دخترانه میرفتم." این اولین جمله حمید بود بعد از این
که نشست." صدام نسبت به بقیه دخترا کلفتتر بود. و دستام هم. دست هایی که
تمام دخترای مدرسه دستشون رو با اون اندازه میزدند و آخر باز هم
زمختترین بود. اون موقع زهرا بودم."
دنیای دخترانه حمید که
یک تراجنسی بوده، چهار سال پیش تمام شده و یک باره تبدیل به دنیایی مردانه
شده. هیچ رد و نشانی از چهره دخترانه ندارد. مگر این که صورت خوش ترکیبش
را به حساب آن 17 سال بگذاریم.
"عاشق دخترها بودم.هیچ دوست پسری نداشتم
و از اونها بیزار بودم. اون موقع فکر میکردم لزبین هستم. زن همسایه هم
فکر کرد بهترین دوست و محافظ برای دخترش در مقابل پسرها من هستم. دخترش رو
سپرد به من. من هم هیچ وقت امانت دار خوبی نبودم."
تمام دنیای دخترانهای که حمید الان به یاد دارد، عشق پسر بودن است.
"من
چون تجربه دختر بودن رو دارم، نگاهم نسبت به دنیا و آدمها یه جور دیگه
است. هر چند باید یاد بگیرم چطور پسر باشم. وقتی دوست دخترم باهام قهر کرد
و رفت، نباید گریه کنم. چون الان دیگه مردم."
براساس
نظر یک جامعه شناس: در دیگر کشورها لزبینها بیشتر رادیکال فمینیستها
هستند و گرایشاتشان مبنای تئوریک دارد که بیشتر برای حذف مرد است. برخلاف
ایران.
بهرام ورجاوند، شرایط اجتماعی را یکی از مهمترین عوامل
شکلگیری گرایشات همجنسگرایی میداند." با وجود آن که بسیاری از خط
قرمزها در روابط دختران و پسران کم رنگ شده و مرزها شکسته؛ اما این روابط
بدون آموزش است و قواعدی ندارد و همراه با مخاطراتی نیز هست."
دکتر
ناظری، نظر دیگری در خصوص ارتباط فمنیسم و لزبینیسم دارد: با توجه به آن
که تمایلات همجنسگرایانه حتی در زمانی که فمینیسم نبوده، وجود داشته،
نمیتوان گفت که عامل ایجاد آن بوده؛ بلکه جنبشهای فمینیستی شرایط بروز
آن را فراهم کرده و امتیازات و آزادیهایی را برای بروز و مقبولیت آن
گرفته است."
يک مساله رياضی حل كرد تا سنش را گفت. از دو شروع كرد. ضرب و تقسيم كرد و جمع زد تا آخر رسید به 23 سال.
"عاشق خانومهای خوشگلم. توی خیابون یا کافه، مدام هیزی میکنم. از دیدن زیبایی زنها سیر نمیشم."
فهیمه
(که به اختصار همه به نام فهیم صدایش می کنند)، سبزه روی و سیاه چشم، با
هر کلمه که می گوید، پیچ و تابی میخورد. چشم خمار میکند و گاهی همراه
دود سیگار، از دور برای دختری در میزهای دیگر کافه، بوسهای میفرستد.
"اولین
بار که عاشق شدم، 16 سالم بود. مهشید، دکترم بود. محو زیباییش شدم. دوست
نداشتم ازش جدا بشم. آخر هم از ترس این که نکنه نصیب کس دیگهای بشه، بهش
پیشنهاد دادم. اون موقع اون 26 سال داشت."
تمایلات همجنس گرایانه عمری به درازای تاریخ بشر دارد
دکتر
علی ناظریآستانه: "گرایشات هم جنسگرایانه از ابتدای خلقت بشر وجود داشته
و اکنون محققان امریکایی در تلاشند اثبات کنند همجنس گرایی ریشه ژنتیکی
دارد. در واقع، ساختار مغز انسان به گونهای است که تمایلات همجنسگرایانه
دارد."
این استاد دانشگاه و روانشناس، معتقد است:" تمایلات
همجنسگرایانه در ناخودآگاه و شخصیت درونی فرد وجود دارد و افکار اجتماعی
و محیط نمیتواند فرد را مجبور به انتخاب کند. تنها میتوان گفت که شرایط
رشد و بزرگ شدن فرد نیز در آن موثر است. تمایلات همجنسگرایانه در همه
افراد وجود دارد و بسیاری آن را تجربه کردهاند. به خصوص در 10 تا 15
سالگی".
فهیم، تابی به گردنش میدهد: "بچه که بودم، دلم می خواست پسر باشم. اما
من فراتر از یک مرد هستم. الان، هم دوست پسر دارم و هم دوست دختر؛ اما
زنها همیشه حس بهتری به من میدن." چشمک و خنده را چاشنی جمله آخرش
میکند، خندهای بلند.
دقیق و جز به جز، معیارهایش در مورد یک زن
زیبا را میگوید. از قد و دور کمر تا آرایش چشم و لب. از حسادتش وقتی
دختری زیبا را میبیند که در کنار یک مرد است. "همیشه وقتی چشمم یکی رو
میگیره، از این که متعلق به یه مرده و من از اون محروم، اعصابم خورد
میشه."
دکتر مهدی صابری، رییس هیات معاینات روانپزشکی پزشکی
قانونی، همجنسگرایی را ناشی از یک نوع اختلال میداند. " اختلال در
آموزشهایی که از طریق خانواده یا اجتماع به فرد منتقل میشود، الگوسازی
غلط دوره کودکی و مشکلات عمیق روانی دوران کودکی از جمله دلایل گرایش به
همجنس است. وی، در پایان عوامل ژنتیکی و بیولوژیک را هم در مواردی موثر
میداند.
دوست پسر فهیم کنارش نشسته و گوش میکند. "حالا که مهشید را اعتراف کردی، مریم، مهتاب و بقیه رو هم تعریف کن."
باهم
تعارف ندارند. یکی از لذتهای زندگی فهیم، تعریف جزییات تمام روابطش برای
دوستان پسرش است. " وقتی از دوست دخترام براشون می گم، حسودیشون می شه. از
حس فوقالعادهای که یک زن به من میده، حسودیشون میشه."بزرگترین
و به قول خودش قشنگترین بخش دنیای دخترانه فهیم، ازدواج و مادر شدن است؛
اما به گونهای متفاوت از دختران دیگر. "بعد از ازدواجم هم دوست دخترم رو
حفظ می کنم. اگر شوهرم آدم روشنفکری باشه، حتماً از احساسم نسبت به زنها
بهش میگم؛ اگر هم حساس بود، نمیگم. ارتباطم رو ادامه میدم. چون
نمیفهمه. خوب من عاشق زنها هستم و رفت و آمد با زنها هم که ایرادی
نداره."
فهیم، وقتی از بقیه دخترها متفاوت میشود که میگوید:" بعد
از ازدواجم از این که شوهرم با دوست دخترم ارتباط داشته باشه، استقبال
میکنم؛ اما اگر بفهمم دوست دخترم با دختر دیگهای ارتباط داره، سرش رو
میبرم."
به گفته دکتر ناظری، "تمایلات همجنسگرایانه در همه افراد
وجود دارد." این نظریهای است که 100 سال پیش فروید ارایه کرد که
مخالفتهای زیادی با آن شد؛ اما ظرف دو دهه اخیر محققان یک بار دیگر
تحقیقات خود را بر روی این موضوع آغاز کردند.
دکتر ناظری:" ظرف دو
دهه اخیر با افزایش تعداد همجنسگرایان که به دنبال برخی جنبشهای اجتماعی
و گاهی سیاسی بود، محققان یک بار دیگر تحقیقات خود را آغاز کردند. اکنون
دیگر هیچ یک از کتابهای روانشناسی از همجنسگرایان با عنوان بیمار نام
نمیبرند. همان طور که تمایلات دگرجنسخواهانه مربوط به ساختار بیولوژی
است، گرایشات همجنسخواهانه نیز مربوط به بیولوژی فرد است و بروز آن بستگی
به ساختار اجتماعی دارد که تا چه حد به فرد اجازه بروز دهد."
تمایلات همجنسگرایانه در محیطهای یک دست و محدود بیشتر بروز میکند
براساس
نظر دکتر صابری، تمایلات همجنسگرایانه در محیطهای یک دست که دارای
محدودیتهای زیادی هستند، بیشتر دیده میشود؛ چرا که راه دیگری برای ارضای
نیازها نیست. "وقتی خونه و دانشگات جایی باشه دور از خانواده، یعنی آزادی؛
اما جرات میخواد توی شهر کوچیک که همه به کار هم کار دارند، دوست پسرت رو
دعوت کنی یا بری پیشش. چند دقیقه بعد، از پلیس گرفته تا حراست دانشگاه همه
خبر شدن."
این تجربه پریسای دانشجو از روزهای اول خودش و چند هم
کلاسیاش است. اتفاقی که موجب شد روش اتاقهای دانشجویی با تختهای دو
نفره را تجربه کنند. "ما از ترس پلیس و حراست همجنسگرا شدیم. تو دانشگاه
کم هم نیستیم؛ اما یکی از دوستام از ترس جهنم. آدم مذهبییه. میگه ارتباط
با نامحرم حرامه. با دخترها رابطه داره."
دکترناظری:" تنها
افرادی را میتوان لزبین دانست که در شرایط آزاد دست به انتخاب میزنند و
نه براساس محدودیتهای اجتماعی. این افراد ممکن با تغییر شرایط به سوی
گرایشات اصلی خود بروند."
سکس کلینیکها؛ همجنسگرایی را تکذیب نکنند
اگر
لزبینها، به دلیل نوع تمایلاتشان و احساس ناراحتی از آن به پزشک مراجعه
کنند، در سکس کلینیکها تحت روان درمانی و رفتار درمانی قرار میگیرند.
سکس
کلینیکها، مکانهایی هستند، که بیماران جنسی یا افرادی که احساس میکنند
در تمایلات جنسی خود دچار مشکل هستند، به آن مراجعه میکنند.
دکتر
ناظری: "گرایشات همجنسگرایانه، انتخاب فرد نیست. به همین دلیل نمیتوان و
نباید انتظار داشت که آن را تغییر دهد؛ البته در جوامعی که امکان بروز آن
وجود نداشته باشد و علاوه بر آن که به فرد "انگ" میزنند و برایش
محدودیتهای اجتماعی و قانونی ایجاد میکنند، فرد دچار مشکل شده و امکان
دارد بخواهد با کمک مشاور یا پزشک به نوعی درمان شود."
دکتر ناظری:
"نمیتوان انتظار درمان یا تغییر گرایش در این افراد را داشت؛ بلکه این
افراد باید نسبت به گرایشاتشان بینش پیدا کنند. ساختار بیولوژیک این افراد
به این شکل است. پس در ابتدا احساس بیمار بودن باید از بین برود. مرحله
بعدی که اجرای آن در ایران با مشکل رو بهرو است، بیرون آمدن از خود یا
(coming out) است. به این افراد گفته میشود که خود و گرایشاتتان را اعلام
کنید؛ حتی در بدترین شرایط. اجازه ندهید تحقیر یا شهروند درجه دو خطاب
شوید. اگر اجازه داده نمیشود که زندگی دلخواهتان را داشته باشید، محیط را
ترک و مهاجرت کنید. در هیچ شرایطی معتقد به تغییر گرایش جنسی نیستیم؛ چرا
که این افراد بیمار نیستند."
این روانشناس، از شیوع افسردگی در این
افراد میگوید:" انتخاب زندگی پنهان به دلیل محدودیتها، عدم مقبولیت
اجتماعی، نداشتن امتیازها و آزدیهای اجتماعی از جمله دلایلی است که موجب
شده این افراد بیش از بقیه در معرض افسردگی قرار بگیرند. البته در جوامع
غربی نیز در بین این افراد افسردگی وجود دارد؛ چرا که علیرغم این که برخی
امتیازهای قانونی را گرفتهاند، هنوز در بین برخی از گروههای اجتماعی
مقبولیت ندارند."
رابطه جنسی با همجنس، نقطه مشترک دنیای لزبینها
اصلیترین
مسالهای که دنیای لزبینها را تشکیل میدهد، تفاوت نوع ارتباطات جنسی
آنها است. ارتباطاتی که، به نظر نگین، در آن خشونت مردانه جایی ندارد و پر
از احساسات مشترک زنانه است. هر چند که معمولا یکی از دو طرف مردانهتر
رفتار میکند.
نگین، 28 ساله دو بار ازدواج کرده؛ اما به قول خودش
"هیچ مردی قدر چشمهای آبیاش را ندانسته؛ غیر از پارتنرش مهتاب؛ البته به
قول خودش او هم کم از شوهرانش و ارتباط با آنها بیزار نبوده و اکنون به
خود واقعیاش رسیده است."
نگین، جدایی از شوهرانش و شناخت گرایشات
همجنسگرایانهاش را یکی از نقاط روشن زندگیاش می داند. زندگی که اکنون
تنها شامل خودش و دوست دخترش است. "دیگه از پسرها خوشم نمییاد و پارتنرم
فقط باید با خودم رابطه داشته باشه."
اما خیلی از لزبینها دوست
پسر دارند. چون معتقدند اگر محدود به زن باشند، در واقع خود را سرکوب می
کنند. برخی از پسرها هم دنیای این افراد را جالب و جذاب میدانند و آنان
را بیپروا تر از بقیه دختران میدانند.
در مقابل، سعید معتقد است که این ارتباطها، ساختاری را که طبیعت برای دو
جنس در نظر گرفته، دچار اختلال میکند و در بسیاری موارد ادا و اصول
روشنفکری یا آزادی است.
به نظر نگین، دنیای لزبینها به مراتب از
دختران دیگر زیباتر و منطقیتر است؛ چرا که حس زیبایی شناختی بیشتری
دارند. به همین دلیل هم هست که به زنان گرایش بیشتری دارند. ترسی هم از
بیان احساسشان ندارند. "لزبینها از بقیه خوشبینترند. چون اصل آفرینش،
یعنی لذت از زیبایی رو درک کردن."
دختر چشم آبی، باز هم
میگوید:"دخترها خیلی حساس و احساساتی هستند. وقتی هم رابطههاشون با هم
بیشتر میشه، وابستگیشون به هم خیلی بیشتر از وابستگی به یه پسره و جدایی
براشون خیلی سختتره."
نگین، دختر قدبلندی را نشان میدهد که یک
دستش سیگار است و با دست دیگرش موهای مش شده دختری را مرتب میکند. پوستی
تیره دارد با چشمهایی کاملا هیز. هر پک سیگاری که میزند، دودش را فوت
میکند در صورت دختر مو بور.
"داره بهش پیشنهاد می ده. این یه روشه. واقعاً هم طرف خیلی خوشگله. " این آخرین حرف نگین بود که با حسرت گفت.
دنیای همه همجنسگراها یک جور نیست و گاهی تغییر میکند.
"تا 17 سالگی مدرسه دخترانه میرفتم." این اولین جمله حمید بود بعد از این
که نشست." صدام نسبت به بقیه دخترا کلفتتر بود. و دستام هم. دست هایی که
تمام دخترای مدرسه دستشون رو با اون اندازه میزدند و آخر باز هم
زمختترین بود. اون موقع زهرا بودم."
دنیای دخترانه حمید که
یک تراجنسی بوده، چهار سال پیش تمام شده و یک باره تبدیل به دنیایی مردانه
شده. هیچ رد و نشانی از چهره دخترانه ندارد. مگر این که صورت خوش ترکیبش
را به حساب آن 17 سال بگذاریم.
"عاشق دخترها بودم.هیچ دوست پسری نداشتم
و از اونها بیزار بودم. اون موقع فکر میکردم لزبین هستم. زن همسایه هم
فکر کرد بهترین دوست و محافظ برای دخترش در مقابل پسرها من هستم. دخترش رو
سپرد به من. من هم هیچ وقت امانت دار خوبی نبودم."
تمام دنیای دخترانهای که حمید الان به یاد دارد، عشق پسر بودن است.
"من
چون تجربه دختر بودن رو دارم، نگاهم نسبت به دنیا و آدمها یه جور دیگه
است. هر چند باید یاد بگیرم چطور پسر باشم. وقتی دوست دخترم باهام قهر کرد
و رفت، نباید گریه کنم. چون الان دیگه مردم."
براساس
نظر یک جامعه شناس: در دیگر کشورها لزبینها بیشتر رادیکال فمینیستها
هستند و گرایشاتشان مبنای تئوریک دارد که بیشتر برای حذف مرد است. برخلاف
ایران.
بهرام ورجاوند، شرایط اجتماعی را یکی از مهمترین عوامل
شکلگیری گرایشات همجنسگرایی میداند." با وجود آن که بسیاری از خط
قرمزها در روابط دختران و پسران کم رنگ شده و مرزها شکسته؛ اما این روابط
بدون آموزش است و قواعدی ندارد و همراه با مخاطراتی نیز هست."
دکتر
ناظری، نظر دیگری در خصوص ارتباط فمنیسم و لزبینیسم دارد: با توجه به آن
که تمایلات همجنسگرایانه حتی در زمانی که فمینیسم نبوده، وجود داشته،
نمیتوان گفت که عامل ایجاد آن بوده؛ بلکه جنبشهای فمینیستی شرایط بروز
آن را فراهم کرده و امتیازات و آزادیهایی را برای بروز و مقبولیت آن
گرفته است."
Hamjensgera- مدیر
- تعداد پستها : 181
Age : 42
محل سکونت : Tehran
Registration date : 2007-10-04
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد